امشب پر از احساسم احساس خوب نسبت به تو نسبت به تموم خاطراتی که غروب جمعه سراغم اومد امشب دلم بدجوری هوای تورو کرده بود که تو ماشین بشینم و منتظر ماشین تو باشم که ازون بالا میاد که قرار باشه بریم شام بخوریم که بدونم چن ساعتی رو میتونم با تو خیلی خوش بگذرونم یا شایدم دلم واسه یه پروژه ی ایتبزه دیگه تنگ شده یا شایدم واسه یه حرم رفتن دیگه با تو شایدم هیچکدوم اینا نه فقط حس نفس های تو وقتی ک نزدیکم نشستی یه چیزی هست که واقعا جدی گفتمش نمیدونم جدی گرفتیش یا نه : شایدم منبع
درباره این سایت